نوروز آمده
در بهاران جامه از تن برکنید
تن برهنه جانب صحرا روید
(مولوی)
ای عاشقان،ای عاشقان، نوروز عالم آمده،
ایام عشق و عاشقی بر خیته ی جم آمده.
خیزید،بر صحرا روید ، پیراهن از تن برکنید،
شادی کنید ، شادی کنید، پایان هر غم آمده.
در هستیی خود گم شوید،در کهکشان انجم شوید،
شوری به پا سازید همی دریا به شبنم آمده.
جام صبوحی آورید تا عقل عاقلتر شود،
ک-این محتسب از داوری نالان و ملزم آمده.
اندر رکاب این بهار یک عشف پاک و بی غشی
با نکهت بابونه ها بر فلب اعظم آمده.